جدول جو
جدول جو

معنی پیشروی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پیشروی کردن
(هََ لَ)
درآمدن درمجاور. گذشتن از حد طبیعی و بمجاور درآمدن چنانکه لشکری از مرز، پیش رفتن. از آنجا که هست فراتر رفتن، ترقی کردن. کمال یافتن
لغت نامه دهخدا
پیشروی کردن
پیش رفتن از جای خود فراتر رفتن، ترقی کردن کمال یافتن، در آمدن در مجاور گذشتن از حد طبیعی و در آمدن در حیطه مجاور (چنانکه لشکری از مرز بگذرد)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ / هََ کَ)
گستاخی کردن. بیشرمی نمودن:
سپر از غمزۀمست تو بیندازد چرخ
با دو ابروی تو خود کس نکند پیشانی.
نزاری
لغت نامه دهخدا
(هَُ)
پیش خوردن. پیشخورد کردن. رجوع به پیشخورد شود
لغت نامه دهخدا
(هََ)
پیشروی کردن. جلو رفتن، ترقی کردن، میسر بودن
لغت نامه دهخدا
(هََ رَ)
متابعت کردن. اقتدار کردن. اقتفا کردن. اقتراء. اقتیاف. تمصر. تقیل. ائتمام، بدنبال چیزی پیوستن. اتباع. متابعت. احتذاء. تتبع. تقلید. تباعه. اثف. تأسی کردن. تسنن. تشیع. تعاقب. استقراء. تقسس. استتباع، پیروی کردن خواستن. استنشاء، تتبع اخبار کردن. قفو، قفوّ، قوف، قفر، پیروی کردن و در پی کسی رفتن. امتثال، پیروی کردن طریقۀ کسی را و تجاوز نکردن از وی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(هََ قَ مَ)
گفتن از پیش، خبر دادن و آگاهانیدن از قبل
لغت نامه دهخدا
گستاخی کردن بیشرمی کردن: سپر از غمزه مست تو بیندازد چرخ با دو ابروی خود کس نکند پیشانی. (نزاری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
پیشروی کردن، جلو رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیروی کردن
تصویر پیروی کردن
متابعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پس روی کردن
تصویر پس روی کردن
پیروی کردن تبعیت کردن اتباع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیشگویی کردن
تصویر پیشگویی کردن
گفتن از پیش، خبر دادن امور از پیش از وقوع غیب گویی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیروی کردن
تصویر پیروی کردن
((~. کَ دَ))
اقتدا کردن، متابعت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
إحراز تقدّمٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
Progress, Advance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
avancer, progresser
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
進む , 進歩する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
آگے بڑھنا , ترقی کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
এগিয়ে যাওয়া , অগ্রগতি করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
kusonga, kuendelea
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
나아가다 , 진보하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
maju, berkembang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
להתקדם , להתקדם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
आगे बढ़ना , प्रगति करना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
ก้าวหน้า , พัฒนา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
vooruitgaan, vooruitgang boeken
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
avanzare, progredire
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
avançar, progredir
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
前进 , 进步
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
posuwać się, robić postępy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
просуватися , прогресувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
fortschreiten, Fortschritte machen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
продвигаться
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پیشرفت کردن
تصویر پیشرفت کردن
avanzar, progresar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی